سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دعا در شوق به طلب آمرزش از خدا

بسم الله الرحمن الرحیم

بارالها برمحمدو آلش درود بفرست.
وما را به سر منزل توبه که محبوب توست برسان.
و از پافشاری بر گناه که نمی پسندی دور ساز.
بار خدایا،هنگامی که در وضعی قرار میگیریم که به ناچار مستحق خسارت در دین یا ضرر در دنیا می شویم،پس کاهش را بر دنیای ما که زود فانی می شود وارد ساز،وعفو وبخششت را در دینمان که بادوام تر اس قرار بده.
وچون قصد دو کار کنیمکه یکی از آنها تو را از ما خشنود می کند و آن دیگری تورا بر ما خشمگین می کند پس به آنچه در معرض رضای توست ما را متمایل کن،و از قدرتمان بر امری که سبب خشم توست بکاه.
و در این امور ما را به خود و به اختیار خویش رها مساز.
که نفس انتخاب کنندهء باطل است مگر آن که تواش توفیق دهی،وپیوسته به بدی فرمان دهد مگر آن که تواش رحمت آوری.
الهی،ما را از مایهء ضعف و ناتوانی به وجود آورده‍‍ای ،واساس آفرینش ما را برسستی نهاده‍ای ،وآغاز ما را از آبی ناچیز بنا گذاشته ای.
پس ما را جز به نیروی تو حرکتی و جز به یاری تو قوتی نیست.
پس به توفیق خود نیرومان بخش،و با هدایتت به راه صواب استوارمان دار،و چشم دلمان را از آنچه در مسیر غیر عشق توست کور ساز،و هیچ کدام از اعضای ما را در معصیت خود پیشرفت مده.
بارالها،پس بر محمد وآلش درود فرست،
و       رازهای       دلمان
و       حرکات        اعضایمان
و       نگاههای      چشممان
و       سخنان        زبانمان
را در برنامه هایی قرار ده که موجب ثواب تو باشد تا کار نیکی که موجب ثواب توست از دست ما نرود،وکار بدی که موجب عقاب توست برای ما نماند.
یا ارحم راحمین.

                                                                    ***

میخواستم از خودم مطلبی بنویسم اما دیدم نمیتونم به خوبی امام سجاد علیه السلام با خدا حرف بزنم طوری که از دل همه ماها باشه،ودیگه اینکه این دعا رو بیاید برای همدیگر آمین بگیم..................


کاسه!!!

                                                                         به نام خدا

آه.....................اوه...............................آخ..........................داد..............و.............بیداد

کاسه!!!
حتما توذهنت میگی یعنی چه کاسه! دیشب جات خالی(آره با خود تو هستم) رفتم در خونهء اربابمون باهاش یکم حرف بزنم(شامل دعا،درددل...) خلاصه نشسته بودیم گپ میزدیم که به اربابم گفتم: آقاجون فدات بشم حق داری وقتی میام در خونت بهم چیزی ندی!(البته همیشه میده) آخه کسی که ظرف و کاسه ای نداره چطور بهش چیزی میتونی بدی(البته تو میتونی
).
خلاصه برات بگم که کاسه یعنی عمل(به نظر من). مثلا ما یک عملی رو انجام میدیم ولی ناتمام اونوقت میریم در خونهء ارباب ازش درخواست کمک میکنیم اونم کمکمون میکنه.اما کسی که هنوز پاش به عرصهء عمل باز نشده چطور ارباب داخل عمل بهش کمک کنه.تند نرو وایسا برات یک مثال روشن بزنم
.
-مثل اینکه ما درس نخونیم هی بریم در خونهء ارباب بهش بگیم ما رو بکن امام خمینی!!!


-اونم بهت میگه بابا تو که کاسه نداری تا چیزی بهت بدم!


-تو اول باید یک کارهایی بکنی(سرکلاس رفتن،مطالعه کردن،مباحثه کردن) تا اونوقت اربابت تو کارهات بهت کمک کنه. از اینه که خدا میگه از تو حرکت از من برکت.همش که نمیشه با دعا کردن همه راه را طی کرد!


-حالا امتحان کن ببین تو کاسه ببر اگر اربابت اینطور نکرد که کاسهء کوچیک ازت بگیره کاسه بزرگتری بهت بده هر چی میخوای بگو به من نه به ارباب........

                                                                                             فدای این ارباب کریم بشم

منظورم از آخ و آه اولی برای این بود که دفعه قبل که یادداشت رو که نوشتم میخواستم ارسال کنم برقها رفت ببخشید.....