خستگی از گناه کردن!
به نام خدا
دیگر از گناه کردن خسته شده ام خدایا .ولی انگار تصمیم بر ترک گناه ندارم. این آدمهای معتاد رو دیدی که نمیتونن مواد مخدرشون رو دور بندازن در صورتی که ممکن از این کار خودشون لذت که نبرند تازه عذاب هم بکشند.
خدایا شبها که نفس خودم رو محاسبه میکنم از گناهانم خیلی بدم مییاد و البته از خودم که بارها از گناهانم توبه کردم ولی باز به خاطر غفلت از یاد تو و عهد خودم دوباره به سراغ گناه خودم رفتم.
خدا جون خیلی از ماها فکر میکنیم گناهان همون گناههایی هست که تو کتابها اونها رو مزمت کردن .اما اینجور نیست هر کسی گناهانش با موقعیتش فرق میکنه یک نفر ممکنه خواب بیش از حد هم واسش یک گناه باشه یکی ممکنه شوخی کردن براش گناه باشه یکی درس نخوندن براش گناه باشه و خیلی گناهان که فقط خود آدم میتونه بفهمه کدوم کارش گناه.
خدا جون فدات بشم تویی که زمین مرده و تنبل رو به زور بارون بیدارش میکنی و وادار به زیبا شدن در فصل بهار میکنی این بنده آرزو به دلت رو هم یک بارون بهش بزن تا سستی وتنبلی کار نکردن رو ازش بشوری تا سبز سبز سبز بشه.
کاش صاحب برسد بنده به زنجیر کند این جوانان همه را در ره خود پیر کند